لوگو امرداد
جستاری در شاهنامه‌پژوهی

چرا درفش رستم اژدهاپیکر است؟

16(3)در شاهنامه، شاهان و پهلوانان دارای درفش ویژه‌ی خود هستند. درفش‌ها، نشان خانوادگی آنان بود و هر کدام نقش و پیکره‌ای جداگانه داشت. آن گونه که شاهنامه گزارش می‌کند، درفش رستم «اژدهاپیکر» بوده است. نشان اژدها بر روی درفش نامی‌ترین پهلوان ایران، پرسش‌برانگیز است. چرا باید پیکره‌ی اژدها، که جانوری اهریمنی است، بر درفش رستم نقش بسته باشد؟
در اساتیر ایران، و سرزمین‌های دیگر (بجز چین)، اژدها جانوری پتیاره است و نماد خشکسالی به شمار می‌رود. در استوره‌ها چنین آمده است که اژدها با دربند کردن ابرها، جلو باریدن آن‌ها را می‌گیرد و زمینه‌ی پژمردن گیاهان و درختان را فراهم می‌کند. از سویی دیگر، در «یشت‌ها»، «اژی‌دهاک» اژدهایی سه سر و سه پوزه و شش چشم دانسته شده است که آهنگ نابودی جهان را دارد. اکنون پرسش ناگزیری پیش می‌آید: چرا نقش درفش رستم، می باید اژدهایی باشد که نماد خشکسالی و پتیارگی است؟ به ویژه اگر به یاد بیاوریم که رستم، در نبرد با اسفندیار، به ضحاک، نیای مادری خود، می‌نازد:
همان مادرم دخت مهراب بود / کزو کشور سند شاداب بود
که ضحاک بودش به پنجم پدر / ز شاهان گیتی برآورده سر
نژادی از این نامورتر کراست / خردمند گردن نپیچد ز راست
می‌دانیم که در اساتیر ایران، ضحاک انسانی اژدها گونه است، تا بدان جا که او را با اژدها یکی دانسته‌اند. دشواری پاسخ به آن پرسش، زمانی نمایان‌تر می‌شود که بدانیم رستم در خوان سوم، اژدهایی را از پا درمی‌آورَد.

پاسخ شاهنامه‌شناسان به چرایی اژدهاپیکر بودن درفش رستم
این که چرا درفش رستم نقش اژدها داشته است؟ گمان‌هایی را برانگیخته است. شاهنامه شناسان پاسخ‌های گوناگونی به این پرسش داده‌اند. آن پاسخ‌ها چنین است:
– گروهی اژدها پیکری درفش رستم را با تبار مادری او (ضحاک/ اژدها) پیوند داده اند و آن را نشانه ای از وابستگی فرزند به خانواده مادری، در نظام مادرسالاری، دانسته اند.
– برخی دیگر چنین گفته‌اند که سرگذشت رستم و خاندان او، ریشه‌ای پارتی (اشکانی) دارد. اشکانیان بر روی پرچم‌های خود نقش اژدها و مار را می‌زدند. بنابراین خاستگاه اشکانی رستم، سبب شده است که او نقش اژدها را برای درفش خود برگزیند.
– دیدگاه دیگر چنین است که اژدها پیکر بودن درفش رستم ریشه در آیین‌های مِهرپرستی و زُروانی دارد. چرا که در این آیین‌ها، مار جانوری مقدس بوده است. چنین دیدگاهی موافقان چندانی ندارد.
– شماری از شاهنامه‌شناسان نیز چنین گفته‌اند که اژدها بودن نقش درفش رستم، برای ترس و بیم افکندن در دل دشمنان و هماوردان او بوده است. بدین‌گونه که هماوردان رستم می‌دیدند که با پهلوانی اژدها افکن رو در رو شده‌اند و ناخودآگاه ترس و هراس در دل آنان جای می‌گرفت.
– یک دیدگاه بحث برانگیز دیگر آن است که درفش اژدها پیکر رستم و ستایش اژدها (ضحاک) در نزد او، اثر پذیرفته از استوره‌های چین است. شاهنامه‌پژوهی که نخستین بار چنین دیدگاه دور از ذهنی را پیش کشید (محمود رضایی)، چنین دلیل می‌آورَد که: در اساتیر چین (وارون اساتیر ایران و سرزمین‌های دیگر)، اژدها نه تنها نماد خشکسالی نیست بلکه نمود آب و باران و فراوانی است و سبب باروری زمین می شود. از سوی دیگر، این شاهنامه پژوه، رستم و خاندانش را برآمده از قوم سکاها می‌داند و می گوید که به دلیل جایگاه جغرافیایی سکاها و پیوند آنان با مردمان چین، باورها و استوره های چینی در میان سکاها رخنه کرده بود. بنابراین اژدهایی که بر درفش رستم نقش بسته است، خاستگاه استوره‌ای چینی دارد و نماد ترسالی و فراوانی است. از همین رو، رستم اژدها را گرامی می داشت و نقش آن را بر درفش خود می‌زد.
– اما آن چه درست‌تر می‌نماید و می‌باید آن را پاسخ روشن و استواری به چرایی اژدها پیکر بودن درفش رستم دانست، همان است که شاهنامه‌پژوهی دیگر (سعید شهرویی) برشمرده است. او می‌گوید که اژدها پیکری درفش رستم بُن مایه‌ای آریایی دارد و از استوره‌های هیچ سرزمین بیگانه‌ای به اساتیر آریاییان راه نیافته است. اژدها پیکری درفش رستم میراثی است که او از نیای خود، گرشاسپِ اژدها افکن، به ارث برده است. می‌دانیم که گرشاسپ نیز اژدهاکش بود و نقش این جانور را بر درفش خود زده بود. چنین درفش اژدها پیکری، تنها می‌تواند شایسته‌ی جهان پهلوانان خاندان رستم باشد و نه تنها گجسته نیست، بلکه نشانه و نماد پیروزی بر اژدها است. این، با شکوهمندی و بی‌مانندی رستم نیز بسیار سازگار است.
اژدها پیکری درفش رستم بُن مایه ای آریایی دارد
از میان دیدگاه‌های گوناگونی که برای اژدها پیکر بودن درفش رستم برشمرده‌اند، می‌توان این سخن را درست و سنجیده دانست که نقش درفش رستم برگرفته از استوره‌ها و باورهای آریایی است و نشانه‌ای از چیرگی جهان پهلوان نامدار ایران بر جانوری است که نماد خشکسالی و پتیارگی است. رستم با کشتن چنان جانور اهریمنی و نقش زدن پیکر آن بر درفش خود، خویشکاری‌اش را در نبرد با آن نشان می‌دهد.

یاری نامه:
– جستار «رستم اژدهاکش و درفش اژدها پیکر»/ محمود رضایی دشت ارژنه/ فصلنامه پژوهش های ادبی- سال 6، شماره 24- تابستان 1388
– جستار «نگاهی دیگر به ناسازواری میان اژدهاکشی رستم و اژدها پیکری درفش او»/ سعید شهرویی/ مجله بوستان ادب- شماره ی 3- پاییز 1392
– جستار «درفش اژدها پیکر خاندان رستم»/ سجاد آیدنلو/ فصلنامه دریچه- شماره 23 و 24- پاییز و زمستان 1389

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

4 پاسخ

  1. درودها
    به گمان من منظور از اژدها در اینجا همان سیمرغ است چون رستم سیمرغی بوده است
    سپاس

    1. درواقع فقط اژدها نیست! در گرشاسب‌نامه اسدی جزئیات بیشتری از شکل درفش داده شده!

      از آن کاژدها کشت و شیری نمود

      درفش چنان ساخت کز هردو بود

      به زیر درفش اژدها سیاه

      زّبر شیر زرّین و بر سرش ماه

      پس ما درفشی رو داریم که شیر زرینی رو به تصویر میکشه که بر روی پیکر یک اژدهای سیاهه!! که نمادی از غلبه نیروی خیر و الهی بر نیروی شره!!

      1. چقدر جالب که به این نکته اشاره کردین👌و چقدر تاسف برانگیز که درمقالات به این سند واضح اشاره‌ای نشده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1402-12-29