آرامستان لهستانیها نوشتهی علییار زارعی، عنوان داستانی است تاریخی و عاشقانه دربارهی جنگ جهانی دوم، هجوم هیتلر به لهستان و اشغال بخشی از آن به وسیلهی نیروهای شوروی که به تازگی از سوی نشر برسم به چاپ رسیده است. داستانی که به رنجها و سختیهای اسیران لهستانی در روزگار اسارت و ورود به ایران و بهویژه شرح زندگی و لحظههای تلخ و شیرین آنها دراهواز دورهی جنگ دوم جهانی میپردازد.
نویسندهی کتاب دربارهی به نگارش درآوردن این داستان به امرداد گفت: در سال 1396 خورشیدی آرامستان لهستانیهای بازمانده از جنگ جهانی دوم در اهواز بازسازی شد وگروههایی از مقامهای لهستانی در آیین بازگشایی آن حاضر بودند. به پیشنهاد فرزندم اشکان که خود نویسنده و پژوهشگر تاریخ است داستانی دربارهی زندگی لهستانیهای اهواز را آغاز کردم ولی نوشتن دراینباره به مستنداتی نیاز داشت. در این راه افزونبر اطلاعاتی که اشکانم در اختیارم میگذاشت ازراهنمایی آقای رضا نیکپور که مادرش از اسیران لهستانی پناهنده به ایران بود و آقای مجتبا گهستونی (همکار مطبوعاتیام در دههی۷۰ خورشیدی) به من معرفی کرده بود از خاطرات دیگر لهستانیهای جنگزده با برداشتهای خودم به نگارش کتاب پرداختم.
گفتنی است مردم ایران در آن زمان با این که خود از هر سو مورد تهاجم و تجاوز دولتهای متفق قرار گرفته بودند پذیرای پناهجویان لهستانی شده به گونهای شایسته از آنان پذیرایی کردند.
وی از انگیزهاش برای نوشتن این داستان را نمایش آثار ویرانگر جنگ از یک سو و مهماننوازی ونگاه انسان دوستانهی ایرانیان از سوی دیگر با پیام گریز از جنگ و ستایش دوستی و مهرورزی عنوان کرد.
علییار زارعی ۲۹ خوردادماه سال ۱۳۲۴ خورشیدی، در هفتکل خوزستان، دومین شهر نفتی ایران وخاورمیانه زاده شد و پس ازگرفتن فوقدیپلم به استخدام آموزش و پرورش درآمد.
وی از 12 سالگی نگارش نوشتارهایی برای مجلهها را آغاز کرد ودر سال ۱۳۴۲ نخستین داستانش به نام
(برای اونا که مردن) در مجلهی «خوشه» چاپ شد.
در سال۱۳۵۷ (پیش از انقلاب) نمایشنامهای از علییار زارعی به نام «هلهله کوسه» در جشنواره تیاتر کشوری به نمایش درآمد.
در سال 1360 خورشیدی نمایشنامهی دیگری از او به نام «به دنبال آفتاب» در نخستین جشنوارهی تیاتر استان خوزستان به جایگاه نخست رسید.
در سال 1363 فیلمنامهی فیلم قاصد را نوشت که در بخش فیلمهای کوتاه جشنواره سینمایی فیلم فجر برگزیده شناخته شد.
زارعی از سال ۱۳۶۸با نوشتن نمایشنامههای رادیویی فعالیت خود را در صدا و سیمای خوزستان آغاز کرد و پس از آن برنامههای «هنر و ادبیات خوزستان»، «مدرسه»و برنامهی کودکان و خردسالان به وی واگذارشد. در سالهای بعد به تهیهکنندگی و نویسندگی برنامههای رادیوییای مانند «یک قصه، یک ترانه» روایتی ازقصههای بومی، «فرهنگ مردم»، بازگویی آداب و رسوم قومهای خوزستان، «ماندگاران» معرفی چکامهسرایان پیشین خوزستان، «خوزستان دیارتمدن»، بررسی آثار تاریخی، باستانی و جاذبههای گردشگری خوزستان و «باغ ترانه» معرفی خوانندگان ترانههای بومی استانی پرداخت. همچنین در همین سالها چندین قصهی محلی و بومی را برای پخش در رادیو فرهنگ بازگویی کرد.
دردههی ۷۰ و اوایل ۸۰ خورشیدی با هفتهنامه فجر ( صبح کارون کنونی) و ماهنامه فکاهی خورجین همکاری داشتم.
درسال ۱۳۹۵ به فاصلهای کوتاه دو کتاب داستان به نامهای «چینووی» با موضوع باورها و زندگی مردم خوزستان و «چابکسوار» دربارهی شش شخصیت بختیاری منتشر کرد.
هم اینک نیز نمایشنامهای به نام «هلهله کوسه» دربارهی بارانخواهی در قوم بختیاری، دونمایشنامه به صورت شعر برای کودکان و نوجوانان، یک مجموعه داستان دربارهی جنگ تحمیلی و یک مجموعه شعر و سرودههایی به گویش بختیاری آمادهی چاپ دارد و سرگرم نگارش یک مجموعه داستان دربارهی شهر خود هفتکل است.
لینک فروش اینترنتی کتاب «آرامستان لهستانی ها»
یک پاسخ
عالی بود