«عارف از نخستین کسانی است که در ایران کنسرت برگزار کرد و به غیرمجلسی بودن و مردمی بودن آن میگروید. چون صدای خوشی داشت با شاهزادگان قاجار آشنا شد و مظفرالدین شاه خواست او را در ردیف فراش خلوتها درآورد، اما عارف به قزوین بازگشت.
در سرآغاز ۲۳ سالگیاش که زمزمهی مشروطیت بلند گشته بود، عارف نیز با غزلهای خود به پیروزی مشروطیت یاری کرد.
در سال 1295 خورشیدی یکی از دوستان عارف به نام «عبدالرحیمخان» خودکشی کرد و عارف در پیِ این رویداد دچار روانپریشی شد و نظامالسلطنه مافی (نخستوزیر ایران در زمان محمدعلی شاه) او را برای درمان به بغداد برد. پس از چندی با آغاز جنگ جهانی نخست همراه نظامالسلطنه به استانبول رفت.
عارف در سال 1297 خورشیدی به تهران بازگشت و کنسرت باشکوهی برگزار کرد. او برای نگارش زندگینامه و کارنامهی سیاسی خود چندی در بروجرد بود و سپس به اراک رفت، اما دشمنان آزادیخواهی او را در آنجا نیز رها نکردند و هر دم آزارش میدادند.»
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتار «در سوگ خنیاگر آزادی» است. فرشید ابراهیمی پژوهشگر تاریخ در این نوشتار به زندگی و کوششهای ابولقاسم عارف قزوینی چکامهسرای ایرانی پرداخته است.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
لینک فروش اینترنتی شماره 404 امرداد