لوگو امرداد
به مناسبت 20 دی، سالگرد امیرکبیر

او فرزند ایران بود: باهوش، زیرک، آگاه، دلیر و راست‌کردار

amirkabir*میرزاتقی‌خان امیرکبیر اهل فراهان بود و دست پرورده خاندان فراهانی. قائم مقام درباره محمد تقی می‌گوید: «این پسر خیلی ترقیات دارد و قوانین بزرگ به روزگار می‌‌گذارد. باش تا صبح دولتش بدمد.»

*محمد تقی، پسر کربلایی قربان، آشپز میرزا عیسی قائم مقام اول بود. پدر محمد تقی ــ کربلایی قربان ــ چندی بعد ریش سفید خانه قائم مقام شد.

*مادرش دختر استاد شاه محمد بنا اهل فراهان بود. استاد شاه‌محمد کارهای خانواده قائم مقام را انجام می داد.

*سال زایش او 1185خورشیدی/ 1222هجری قمری برابر با 1806میلادی است.

*امیر دو زن گرفت: زن اولش، دختر عمویش بود؛ یعنی دختر حاج شهبازخان و از او سه فرزند، یک پسر و دو دختر، داشت. زن دوم امیر، ملکزاده خانم(عزت‌الدوله)، یگانه خواهر تنی ناصرالدین شاه بود. امیر از این زن فداکار دو دختر داشت. 

* امیر یک برادر داشت که به کارهای دیوانی در تهران و آذربایجان می‌پرداخت.

*در هوش نابغه‌ای بود. هیچ نویسنده خودی و بیگانه‌ای نیست که درباره او چیزی نوشته باشد و از زیرکی بی‌مانند و نیروی فکر و ذهن فرهیخته او سخنی نگفته باشد.

پشتکاری شگفت‌آور داشت. درستی و راست‌کرداری از نمودهای اخلاقی او بود. به پیمان، گفتار و نوشته خویش استوار بود و این به او اعتبار می‌داد. دلیر و جسور بود. رفتاری متین و سنگین داشت. چشمانی گیرا و سخت‌نگر داشت. به شخصیت خویش مغرور بود و نسبت به کاردانی و صفات برجسته‌اش آگاه. اما شگفت اینکه نامجو و شهرت خواه نبود. ساده‌نویسی شیوه‌اش بود؛ کوتاه و روشن و بی هیچ لقبی می‌نوشت.  

* پیش از نخست‌وزیری به سه ماموریت سیاسی رفت: به روسیه، به ایروان و به عثمانی. سفر نخست به روسیه به همراه خسرومیرزا انجام ‌‌شد، در این هنگام جوانی 22ساله و در زمره دبیران بود. در این ماموریت که برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف، که در ایران کشته شده بود،انجام شده بود، از تزار روسیه پوزش خواست و به گونه‌ای رفتار کرد که مورد پسند تزار و دربار ایران قرار گرفت. امیرکبیر در سفر به روسیه به مووسسات فرهنگی، نظامی و اجتماعی آنجا توجه نمود و در این اندیشه بود که راه پیشرفت ایران نیز داشتن دانشگاه و تشکیلات نظامی و فرهنگی منظم است. نه سال بعد، در سفر دوم، همراه ناصرالدین میرزا ولیعهد محمد شاه به ایروان رفت. چهار سال پس از این سفر، مسوولیت امیرنظامی آذربایجان به میرزاتقی‌خان وزیر نظام سپرده شد. 

ماموریت دیگر وی رییس هیات سیاسی ایران به ارزنة‌الروم برای حل اختلاف مرزی بین ایران و امپراتوری عثمانی بود. در این ماموریت که نزدیک به دو سال طول کشید، علاوه بر آشنایی با زدو بندهای سیاسی شرق و غرب، با دلیری خاص خود توانست اختلاف مرزی را به نفع ایران پایان دهد و خرمشهر و زمین‌های وسیع  چپ اروندرود را که مورد ادعای عثمانی‌ها بود، به ایران برگرداند. این کار و پیشنهادهای مفید امیرکبیر، مورد دشمنی و حسادت حاجی میرزا آغاسی قرار گرفت.

*اهمیت مقام تاریخی امیر به سه چیز است: نوآوری در راه نشر فرهنگ و دانش و صنعت جدید؛ پاسداری هویت ملی و استقلال سیاسی ایران در برابر تجاوز غرب؛ اصلاحات سیاسی مملکتی و مبارزه با فساد اخلاق مدنی.

*تربیت شدن در خاندان قائم مقام، خدمت در دستگاه مترقی عباس‌میرزا، تماس مستقیم با جنبش اصلاح‌طلبی ایران، سیرو گشت در روسیه، تجربه‌های تلخ ایران در برابر غرب،تنظیمات عثمانی، و خواندن ترجمه کتاب‌های فرنگی و روزنامه‌های خارجی عواملی بودند که هر کدام به اندازه خود در پرورش اندیشه‌های میرزاتقی‌خان تاثیر بخشید، و او را برای صدارت آماده کرد.

*چون محمد شاه مرد، ناصرالدین میرزا که قصد حرکت به تهران و نشستن بر تخت پادشاهی را داشت، نمی‌توانست حتا هزینه سفر خود و همراهان را به تهران تهیه کند. در این هنگام امیرکبیر در تبریز و ملقب به امیرنظام بود. او با ضمانت شخصی پول فراهم کرد و ناصرالدین شاه را به تهران آورد. درباریان، حتا مهد علیا مادر ناصرالدین شاه، که در زد و بندهای سیاسی خارجی دست داشت، مخالف امیر بودند، ولی ناصرالدین شاه هر روز بر مرتبه و مقام امیرنظام می‌‌افزود، تا جایی که به امیرکبیر مشهورشد و صدراعظم گردید.

*در مدت کوتاهی که امیرکبیر صدراعظم بود(در حالی که ناصرالدین شاه در آغاز سلطنت فقط 16 سال داشت)، با نبوغ خاص و احساسات پر شور میهن پرستی خود، اقداماتی بس ارزنده انجام داد.

نخست به امنیت داخلی پرداخت. سالار را که در خراسان گردنکشی می‌‌کرد و از جانب روس‌ها و انگلیسی‌ها حمایت می‌‌شد، سرکوب کرد. در نامه‌هایی که به نمایندگان سیاسی و نظامی روس می‌‌نوشت و در جواب‌هایی که می‌‌داد، دلیری و ثبات رای و میهن‌پرستی‌اش موج می‌‌زند.

پس از برانداختن سالار از خراسان، فارس و بلوچستان را آرام ساخت و در همه مناطق عشیره نشین و هر جا که ممکن بود آشوبی برخیزد قراول‌خانه ایجاد نمود و در سراسر مملکت امنیت برقرار کرد.

در دوره صدارت امیرکبیر ترکمانان که همواره از مدتها پیش به نقاط دور و نزدیک مناطق اطراف خود حمله می‌‌کردند، به هیچ اقدام خلافی دست نزدند.

*اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه از کارهای اقتصادی امیر بود. با لغو یا کسر مقرری‌ها و مستمری ها، عده‌ای با وی دشمن شدند. وضع بودجه مملکتی سر و صورتی یافت تا جایی که امیرکبیر حقوق ناصرالدین شاه را نیز محدود کرد. جلو بذل و بخشش‌های بی‌حساب او را گرفت و اگر حواله‌ای از شاه می‌‌رسید جواب می‌‌نوشت که اگر این پول پرداخت شود از بودجه بسیار کم می‌شود. در برقراری مستمری برای اشخاص، دولتهای خارجی اعمال نفوذ می‌‌کردند تا به موقع بتوانند از وجود آنها در بروز شورش و آشوب و اخلال استفاده کنند. علاوه بر وصول مالیات معوقه و افزودن به درآمد دولت بر توسعه کشاورزی و تجارت نیز افزود، از ریخت و پاش‌ها جلوگیری ‌‌کرد.

*در گماشتن افراد صالح و صدیق بر سر کارها و طرد اشخاص نالایق اهتمام بسیار می‌‌نمود. سپاه ایران را یک‌شکل کرد. کارخانه اسلحه سازی را در ایران بنیان نهاد که روزانه ۱۰۰۰ تفنگ می‌‌ساخت.

*درگسترش فرهنگ و استخدام استادان خارجی دقت بسیار می‌‌کرد و برای استخدام استادان شرایط ویژه‌ای برپا نمود. در چاپ و انتشار کتاب‌ها و راه‌اندازی روزنامه «وقایع اتفاقیه» کوشش بسیار کرد.

*سیاست مذهبی امیر دوجهت ثابت و مشخص داشت: کاستن نفوذ روحانیون و منع دخالت در سیاست؛ آزادی و مدارای دینی.

فریدون آدمیت در کتاب ارزشمند «امیرکبیر و ایران» می نویسد: نسبت به وضع زرتشتیان علاقه خاص داشت و از میان خودشان کلانتر مخصوص گماشت که به کارهایشان رسیدگی نماید. در پشتیبانی از مجوسان ضمن نامه ذیحجه 1265ه.ق/1227خورشیدی، به نایب‌الحکومه یزد نوشت:«از آنجا که  رفاهیت طایفه مزبوره را اینجانب طالب است، می‌باید آن عالیجاه در هر باب مراقب و مواظب باشد که احدی به ملا رستم و کسان او بهیچ‌وجه من‌الوجوه معترض و مزاحم نشود، که در کمال آسودگی و فراغت مشغول رعیتی و کاسبی خود» باشند. در همان نامه دستور داد: چون در زمان فترت گروهی به خانه مجوسان ریختند «مبالغی اسباب و اموال آنها را به نهب و غارت برده‌اند، لهذا به آن عالیجاه قلمی می-شود که در این باب نهایت اهتمام بعمل آورده، اموال آن‌ها را تمام و کمال از مرتکبین گرفته به آن‌ها برساند». دلجویی و مهربانی دولت سبب شد که هفت خانوار زرتشتی که در 1252ه.ق/1213خورشیدی، به بمبیی رفته بودند، به سفارش نزدیکانشان به ایران بازگشتند. در 1265ه.ق/1227خورشیدی، که موبد موبدان(موبد نامدار) به تهران آمد، امیر او را گرامی داشت، و از جانب شاه به او خلعت داده شد.(ص436)

*اقدامات انقلابی و ملی امیرکبیر سبب شد که گروهی سود‌جو، بنای تحریک برعلیه وی بگذارند، تا جایی که پس از چهار سال صدارت، فرمان عزل و قتل امیرکبیر را از ناصرالدین شاه گرفتند. او در حمام فین کاشان در سال 1230خورشیدی، در 45سالگی  توسّط حاجی علی خان حاجب الدوله کشه شد.

*امیرکبیر در دوره کوتاه صدارت اقدامات فراوانی انجام داد، از آن جمله:

ایجاد امنیت و استقرار دولت در سرتاسر کشور.

تنظیم قشون ایران به سبک اروپایی.

ایجاد کارخانه‌های اسلحه‌سازی.

اصلاح امور قضایی.

جرح و تعدیل محاضر شرع.

تأسیس چاپارخانه.

تأسیس دارالفنون.

نشر علوم جدید.

فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و بازگشت و تدریس در ایران.

استخدام استادان خارجی و تصمیم به جایگزینی آنها با ایرانیان.

ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی.

ایجاد روزنامه و انتشار کتاب‌های علمی و فنی.

ترویج ساده نویسی و لغو القاب.

بنای بیمارستان و رواج همگانی آبله‌کوبی.

بازسازی بناهای تاریخی.

مبارزه با فساد (که چون بیماری مزمن در زندگانی ایرانیان رخنه کرده و ریشه دوانده بود).

تقویت بنیه اقتصادی کشور.

ترویج صنایع جدید.

فرستادن صنعتگر به روسیه و مقابله صنعتی با روسیه توسط دست توانای استاد کاران اصفهانی.

استخراج معادن.

گسترش کشاورزی و آبیاری.

توسعه تجارت داخلی و خارجی.

کوتاه کردن دست بیگانگان از امور کشور.

تعیین راه و رسم سیاسی معین و مشخص در سیاست خارجی.

این نوشتار برگرفته از شماره‌ی 152 هفته‌نامه‌ی امرداد است.

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1402-12-29