نمایش «رستم و سهراب» که با بازی ۳۰ نفر از معلولان و مددجویان ساکن آسایشگاه کهریزک به روی صحنه رفته بود پایان یافت.
نمایش «رستم و سهراب» به کارگردانی میرکمال میرنصیری که با بازی معلولانی از کهریزک به مدت سه روز در تالار وحدت به روی صحنه رفته بود شب گذشته به پایان رسید.
میرنصیری از سال ۷۹ تاکنون با استفاده از تیاتر درمانی و تمرینات بسیار با معلولان کهریزک آنها را چنان به هدفش نزدیک کرد که نمایش زیبای رستم و سهراب را به روی صحنه ببرد.
به گزارش ایران تیاتر، خانم خوش برو روی میانسالی که در «رستم و سهراب» نقش تهمینه را بازی میکند و خیلی هم شمرده صحبت میکند، میگوید: ۲۹ سال است که در آسایشگاه کهریزک زندگی میکنم. کسی را ندارم و خودم دوست داشتم اینجا بیایم و زندگی کنم. از مردم هم دعوت میکنم بیایند کار ما را ببینند چون آمدنشان باعث خوشحالی ماست.
او که نقش خود را مسلط ایفا میکند تجربهای در تئاتر نداشته، «خیلی اتفاقی در تئاتر بازی کردم. اولین بار سالهای ۶۰ با همین گروه بود و الان میبینم که چقدر این تئاتر در روحیه همه تاثیر داشته مخصوصا آنهایی که به اجبار اینجا هستند.»
او بعد از اینکه اشاره میکند، تمرینهای مداوم در این ۹ سال سبب تسلطش در متن و بیان آنها شده از یکی ازهمبازیهایش هم یاد میکند. «خدا بیامرزد دوستانی را که از بین ما رفتند و آقای اتحاد که قرار بود نقش سهراب را بازی کند، حتما روحش بین ما هست.»
اما بازیگر جدید نقش سهراب، اسماعیل چراغی است که نسبت به بقیه جوانتر است و چهار سال است به انتخاب خودش ساکن آسایشگاه کهریزک شده است.
این مددجو درباره بازیگریاش در نقش سهراب میگوید: من فقط یک سال و نیم است که با گروه تمرین میکنم در واقع به جای آقای اتحاد که فوت کردند. یک روز استاد (کارگردان) پرسید نقش سهراب را چه کسی میتواند بازی کند؟ دقیق نمیدانستم باید چه کاری کرد ولی گفتم من! تجربه بازیگری هم تا به حال نداشتم و اصلا تئاتر ندیدهام. داستان رستم و سهراب را هم فقط تا حدودی از قبل میشناختم؛ اما هرچه که بود برای خودم خیلی خوب بود چون در روحیه ام خیلی تاثیر داشت و اصلا این تئاتر در زندگی همه ما که ناامید بودیم روزنهای باز کرده است.
او اضافه میکند: مطمئن هستم اگر خانوادههای این سالمندان هم بیایند ۱۰۰ درصد برایشان تاثیرگذار است چون همین که ببینند وابستگان و فرزندانشان اینجا هستند حال خوبی پیدا میکنند.
پس از تهمینه و سهراب سراغ بازیگر نقش رستم میرویم که محاسنی سفید و بلند دارد و به گفته خودش سالهاست که تئاتر کار میکند.
سلیمان خزایی که از دو بازیگر اصلی دیگر سن و سال بیشتری دارد، با رویی خوش و کلامی طنازانه از حضورش در کهریزک، استرس نداشتن برای بازی در تئاتر و خانوادهاش میگوید. «برای تالار وحدت که اصلا استرس ندارم، چون ۱۸ سال است تئاتر کار میکنم و تازه قاری قرآن هم هستم. تئاتر را هم همینجا بازی کردم ولی راستش قبلا بیشتر برای خانمم فیلم بازی میکردم.»
«الان ۲۰ سال و ۶ ماه است که اینجا هستم. خودم آمدم یعنی وقتی آمدم بچههایم کوچک بودند و نمیتوانستم در خانه با امکاناتی که نبود زندگی کنم ولی اینجا عمر دوبارهای گرفتم هرچند اوایل خیلی سختی کشیدم.»
در آسایشگاه چند نوع مددجو داریم؛ یکی آنهایی که اصلا کسی را ندارند. یک گروه هم خیلی کس وکار دارند ولی بیکس هستند و بضی هم مثل من خانواده دارند و خودشان به اینجا آمدهاند چون من با وضعیت جسمیام نمیتوانستم در خانه زندگی کنم. با این حال راضیام چون همسرم فرزندانم را خیلی خوب تربیت کرده و با همه هم در ارتباط هستم.»
خزایی که پس از گفتن نام و فامیلش تاکید میکند لقبش «رستم» است، میگوید، «من در اینجا زندگی خودم را میکنم ولی خیلیها هستند که به اجبار بچههایشان اینجا هستند و کاری که در این چند سال با تئاتر کردیم روحیه خیلیها را تغییر داده است.»
خزایی که پس از گفتن نام و فامیلش تاکید میکند لقبش «رستم» است، میگوید، «من در اینجا زندگی خودم را میکنم ولی خیلیها هستند که به اجبار بچههایشان اینجا هستند و کاری که در این چند سال با تئاتر کردیم روحیه خیلیها را تغییر داده است.»
او مانند دیگر مددجویان منتظر است زودتر موعد اجرا برسد و البته از همین امروز ۱۴ مهر ماه به تالار وحدت میروند تا تمرینهایشان را در آنجا دنبال کنند.
این سه بازیگری که با آنها پس از اجرای نمایششان در آسایشگاه و در حضور مدیرکل هنرهای نمایشی و مدیرعامل خانه تئاتر و بهزاد فراهانی و خسرو احمدی گپ زده شد فقط به لحاظ حرکتی دارای مشکل بودند و بعضی دیگر از اعضای گروه مشکلات جسمی و فیزیکی بیشتری داشتند اما همگی با تلاش و پشتکار زیاد به خوبی از انچه برعهدهشان گذاشته شده بود برآمدند و توانستند علاقهمندان و شاید بیشتر همسالانشان را در تالار وحدت میزبانی کنند.
فرتور از زینب مهدوی است.
0114
2 پاسخ
بسیار سخت است در این دنیای دشوار کاری کرد که برای خود و دیگران بهره روحی داشته باشد.واقعا خسته نباشید
بسیار سخت است در این دنیای دشوار کاری کرد که برای خود و دیگران بهره روحی داشته باشد.واقعا خسته نباشید