لوگو امرداد

اشا آیینی جاودانی و جهانی

اشا آیینی جاودانی و جهانیجهان هستی و آفرینش بر پایه نظم و نظامی هماهنگ و دقیق استوار گردیده است. قانون جاودانی که از آغاز تا انجام بر تمام هستی فرمان می‌راند، تمام آفریده‌های جهان را از کوچکترین ذرات اتم تا بزرگترین کهکشان‌ها و ستارگان غول پیکر را در بر می‌گیرد و تمام هستی از آن پیروی می‌نمایند. این قانون حاکم بر آفرینش که نظم و هماهنگی و تعادل هستی را در پی دارد، « اشا » نامیده می‌شود.

پیام آوران و اندیشمندان و بزرگان بسیاری از آغاز آفرینش انسان تاکنون در جامعه ها و فرهنگ‌های گوناگون آمده و رفته‌اند و هرکدام، فراخور دانش و ادب فرهنگ مردمان و سرزمین‌های خود خواسته‌اند تا راه بهتر زیستن، انسانیت، کمال، رسایی و رستگاری را به دیگران بیاموزانند. گروهی با آموزش‌های پیچیده و دشوار خواسته‌اند راه رسایی، بالندگی و نیکبختی را به مردمان آموزش دهند و برخی ساده و بی‌پیرایه. اما به هر صورت همگی خواستار رسیدن جامعه انسانی به سرمنزل مقصود و رستگاری هستند.

به طور یقین هر راه و روش، آیین و مذهبی که خواستار تکامل بشر و آفرینش باشد باید به نظام آفرینش پی ببرد. مذهب‌ها و مکتب‌هایی که پیرایه‌ها و آرایه‌های بی‌شماری مانند تار‌عنکبوت بر خود تنیده‌اند و اندیشه و راه انسانها را سخت‌تر و پیچیده‌تر می‌نمایند و گاهی نیز از مکر و فریب بهره می‌برند، نمی‌توانند آینده‌ای روشن و جامعه‌ای وارسته و اندیشمند بوجود آورند.  چه بسا که بعضی از آنها انسان را گمراه نموده و جوامع را به تباهی و نیستی و تاریکی می‌کشانند. این نوشتار بر آن نیست که به طور مستقیم مکتب و مذهبی را به چالش کشاند و آن را بازخواست نماید چرا که تاکنون انسان‌های اندیشمند و آزاده، خود بهتر بسیاری از اینگونه مکتب‌ها و مذهب‌ها و راه و روش‌های آنان را شناخته‌اند!

آنچه مسلم است آیین، روش و بینشی انسان را نیکبخت و نیک‌فرجام می‌کند که به همه زاویه‌های آفرینش و جامعه انسانی بنگرد و موافق با روند تکامل هستی گام بردارد نه اینکه مفید و سودمند برای قشر و گروهی ویژه باشد.

آدمی، خود وجود بسیار ناچیز و کوچکی در آفرینش هستی است. اما آنچه انسان را بزرگ و بالاتر از دیگر موجودات قرار می‌دهد، خردمندی و آزادمنشی و گزینش اختیاری اوست.

دست‌کم در منظومه خورشیدی به‌ویژه در کره زمین هیچ موجود دیگری بهتر از انسان نیست که بتواند به چرخه آفرینش و نظام هستی یاری رساند و برای تکامل و جاودانگی آن کوشش نماید. چه بسا که تکامل آفرینش، تکامل انسان را نیز در بر می‌گیرد. بدین مفهوم که تا انسان خود را به رسایی و تکامل نرساند چگونه می‌تواند در ساخت و ساز و پیشبرد هستی گام بردارد؟!

انسانی که راه خود را بر پایه رسیدن به سیاهی، تاریکی و نیستی بنانهاده، چگونه  می‌تواند دستگیر و راهبر دیگر موجودات و پدیده‌ها باشد و با چه توانایی می‌تواند به دیگر اسرار هستی در کهکشان‌ها دست یابد؟ بی‌گمان آنچه می‌تواند انسان را به توانایی و رسایی رساند راهی است که همگام با ساختار آفرینش باشد.

جهان هستی و آفرینش بر پایه نظم و نظامی هماهنگ و دقیق استوار گردیده است. قانون جاودانی که از آغاز تا انجام بر تمام هستی فرمان می‌راند، تمام آفریده‌های جهان را از کوچکترین ذرات اتم تا بزرگترین کهکشان‌ها و ستارگان غول پیکر را در بر می‌گیرد و تمام هستی از آن پیروی می‌نمایند. چنانچه هر کدام از مدار و نظم خود بیرون رود به نیستی می‌گراید.

امروزه دانشمندان دریافته‌اند که همه سیاره‌ها و ستاره‌ها بر مدار ویژه‌ای در حرکت هستند و این نظم و هماهنگی آنقدر دقیق و درست است که حتی ثانیه‌های حرکت و جایگیری آن‌ها را می‌توان محاسبه کرد. چنانچه هر کدام از آن‌ها از مدار خود بیرون روند، رویدادهای بسیار ناگواری پدید خواهد آمد و چه بسا نابود خواهد شد. همین چرخه در دیگر موجودات، گیاهان، جانوران و انسان‌ها نیز دیده می‌شود. این قانون حاکم برآفرینش که نظم و هماهنگی و تعادل هستی را در پی دارد، «اشا» نامیده می‌شود.

اشا در نوشته‌های اوستایی معنی و مفهوم گسترده‌ای دارد: راستی، درستی، پاکی، تقدس و هنجار هستی. اشا هنجار مینوی و راستین (نظام مقدس) اهورایی است که بالندگی و رسایی آفریده‌ها و تکامل آفرینش را در پی دارد. فرهنگ ایرانی به پیروی از آموزش‌های اشوزرتشت همواره در پی اشا و اشویی (پاکی و راستی) بوده است. در گذر تاریخ ایران پادافره و کیفر پیروی کردن و یا سرپیچی از راه اشا همواره نمایان است. تا هنگامی که جامعه ایرانی بر پایه راستی و درستی و برای برقراری نظم و هنجار هستی گام برداشته، پیروز و سربلند و نیکبخت بوده و هرگاه از راه اشا به بیراهه رفته مجازات آن را هم دیده است. این نظم هستی همانگونه که یک سیاره و یا ستاره را که از مدار خود بیرون رود به نابودی و نیستی می‌کشاند، انسان را هم، چنانچه از راه راست و قانون اشا سرباز زند به نیستی و تباهی و کیفر می‌رساند. برابر آموزش‌های اشوزرتشت، اشا بنیاد زندگی است.

بر همه بایسته است که برابر قانون ازلی اشا که آیین بنیادین زندگی است رفتار نمایند. (یسنا 33 بند 1)

هرگاه جامعه‌ای راه راست را به دور افکنده و در پی کژی و ناراستی باشد، به تباهی و نیستی خواهد رسید

ز راه کج چو به منزل نمی‌رسی، برگرد به راه راست که این راه شاهراه من است (عارف قزوینی)

اگر بخواهیم راهی بر خلاف هنجار هستی و نظم آفرینش (اشا) برگزینیم آینده روشنی پیش رو نخواهیم داشت. چرا که راه‌های دیگر به ما اجازه می‌دهد برای ماندن و نیکبخت‌شدن خود ارزش و وجود دیگران را نادیده بگیریم. در طول راه تجاوز نماییم، دروغ بگوییم، ستم وستیز کنیم و ساخته‌ها و دانش خود را در راه براندازی خود و آفرینش به کار بریم. در اینجاست که روزگار بد بر روزگار خوب چیره می‌گردد و سیاهی و تاریکی ارزشمند می‌گردد.

ز پیمان بگردند و از راستی                گرامی شود کژی و کاستی       (فردوسی)    

هر راهی را برگزیدن غیر از اشا بدین مفهوم است که پا از دایره نظام و قانون هماهنگ آفرینش بیرون نهاده‌ایم و بر خلاف آن گام بر می‌داریم.

راه در جهان یکی است و آن راه اشویی است. همه راه‌های دیگر بی‌راهه.(یسنا72 بند11)

اشا دارای معنی ومفهوم مطلق است و ذات او هیچگاه تغییر نمی‌پذیرد. پیش از پیدایش انسان در هستی اشا همین مفهوم را داشته که اکنون دارد و تا پایان بی‌پایان آفرینش همینگونه خواهد بود.

اشا هیچگاه با دروغ و کژی سازش ندارد و در هیچ مکان و زمانی معنی و مفهوم آن تغییر نمی‌کند. چرا که اشا همواره با آفرینش و آفرینش همراه با اشا جریان دارد.

هستند بسیاری از انسان‌ها که خواهان اجرای اشا می‌باشند اما در برابر سود و بهره و پاداش و بهشت! بدین مفهوم که در ادیان و آیین‌های گوناگون بشری با وعده‌های بسیار از سوی پروردگار انسان‌ها تشویق می‌شوندکه پیرو راستی و درستی و نیکی باشند! اما غافل از اینکه چه پاداش و بهره‌ای بهتر از خود اشا در آفرینش وجود دارد. انسانی نیکبخت و کامل است که پیروی از اشا را برای رسیدن به خود اشا بخواهد نه چیز دیگر. پیروی از اشا برای بر پایه نظم و قانون و هنجار هستی و ذات راستی و درستی نه برای رسیدن به پول و مقام و بهشت و…

راستی بهترین نیکی است. خرسندی است. خوشبخت کسی است که راستی را به انجام رساند برای بهترین راستی.                                           (یسنا، هات 20)

در اصل اشا با ذات پروردگار یکی است و اشا همان اندیشه و روان اهورایی است که با اوست و از او جدا نیست. پیروی از اشا در فرهنگ ایرانی برای رسیدن به خود اشا و فنای مطلق در اوست. آنچه می‌تواند انسان و آفرینش را به سرمنزل مقصود و بینش جهانی(معرفت) برساند، آیین اشا است. آیینی بی‌پیرایه و آراسته که راست و پاک و ساده، وظیفه انسان را در برابر آفرینش نمایان می‌سازد و به او می‌آموزاند.

ای اهورامزدا در پرتو اشا بهترین راه را به من بنما تا هم خود در آن گام بردارم و هم پاداش شادی‌بخش پیروی از آن را به دیگران بیاموزم.              (یسنا31 بند5)

 

مزن جز خیمه علم و هنر تا سربرافرازی

                       مگو جز راستی تا گوش اهریمن بپیچانی        (پروین اعتصامی)

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

2 پاسخ

  1. با تشکر از نویسنده محترم. لطفا توجه بفرمایید که مفهوم اشا (در 72-11) با اشویی (در 33-1) متفاوت است.

  2. زیابایی اندیشه نیاکان ما در بیش از 4 هزار سال پیش این است که دریافتند که هنجار و قانون هستی نه تنها در گیتی، بلکه بر مینو نیز برقرار است.
    در ترجمه یتااهو از شادروان دستور شهمردان: هنجاری در هستی حکمفرما است سرشت آدمی را نیز در بر دارد.
    موضوع هنجار بخش مینوی و احساس فرد را تنها چند است که روانشناسان درک کرده اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-24