مرکز درمانی سوده را تا این اندازه شکوهمند نمیدانستم اکنون که واژه شکوهمند را به کار میبرم نمیتوانم خودم را کنترل کنم شوریدگی و شیدایی که پشت زحمات این بزرگواران، تک تک بهمانند چراغی خاموش، پنهان ماندهاست.
سخنان بالا را علی عزتی فرنشین انجمن هنرمندان خودآموخته هنگام بازدید از نمایشگاه «باغ هنر بیماران سوده» بیان کرد.
نمایشگاه «باغ هنر بیماران» با همیاری کارکنان هنرمند و بیماران خوشذوق در کانون درمانی تخصصی سوده در شهرک واوان ـ اسلامشهر، روز چهارشنبه 19 اردیبهشت برپا شد.
علی عزتی که برای نخستین بار از این کانون درمانی دیدن میکرد، هنگامی که سختکوشیهای کارکنان سوده را با شیدایی و بیماران که بایستی زمانهای سختی برای درمان در بیمارستان سپری کنند ولی با امید به زندگی کوششهای دیگری چون ورزش و آفریدن آفرینههای هنری پرداختهاند را دید، بسیار شگفتزده شد.
وی به عنوان فرنشین هنرمندان خودآموخته آغاز سخنش با سرودهای از حافظ است: «ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد / دل رمیدهی ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت / به غمزه مسالهآموز صد مدرس شد
من تا این اندازه اینجا را شکوهمند نمیدانستم؛ اکنون که واژه شکوهمند را بهکار میبرم از شوریدگی و شیدایی که پشت زحمتهای تک به تک این بزرگواران مانند چراغ خاموش نهفته و کارهای انسانی ارزشمندی انجام دادهاند، از خود بیخود شدهام و گمان من تا این اندازه نبود.»
وی که دیداری از بخش بیماران دیالیزی داشت و شگفتزده این اندازه همدلی بین بیماران و مسوولین بیمارستان بود: «سالهای بسیار دور حضور پیشاهنگ بسیار جدیتری را برای سهم خودم روایت کردهبودم.
از این بابت بسیار شاد هستم که شاهد ارجمندانی مانند دکتر کیانی سرپرست بیمارستان سوده، پیشاهنگ این کار نیک و همه همکاران نیکمنششان در راستای تعالیبخش این کار نیک با گامهای استوار و تاریخمندی برداشتهاند چنانچه فراتر از یافتهها و باورهای ما هستند.
میخواهم سپاسداری خود را پیشکش این گرامیان کنم و نوید دهم من هم در اندازه توانم با این هنرمندان همدلی و همراهی خواهم کرد.»
عزتی درباره نمایشگاه «باغ هنر بیماران» گفت: «دیدن آفرینههای هنری بیماران و کارکنان دلسوز بیمارستان از جمله کشاورز، جمشیدی و فاطمی شوک دومی بود که به من وارد شد. در حوزههای ورزشی و ثبت حوزههای فرهنگی و هنری که در هر کدام نوآوری دیده میشود، افتخارآمیز بودهاند.
از آنجایی که نمایشگاه مجموعه خیریه سوده برابر با روزهای نمایشگاه هنرمندان خودآموخته با نام «کافه مقصد گردشگری شهری» در باغموزه قصر است، چند اثر را به امانت خواهم برد تا در نمایشگاه برای نمایش همگان جای دهم و خورسندم که با من همراهی کردند و سربلند هستم در این راستا گامی برمیدارم تا دوستداران هنر با این گروه هنری سرشار از نوآوری که تا امروز ناشناخته و نانوشته و ناگفته ماندهاند، آشنا شوند.»
مقصود کشاورز از کارمندان کانون درمانی سوده و هنرمند برجسته خودآموخته تا کنون چندین تابلو ارزشمند با بهرهگیری از هر چیزی که بهگمان همگان دور ریختی است، ساختهاست.
دو سال پیش که امرداد از این مجموعه گزارش تهیه کرد، تنها دو تابلو با نمایی از «آتشکده آذرگشسب» و «قلعه فلکوافلاک» ساخته بود و آنزمان به امردادیان گفت که آرزو دارد بتواند یادمانهای تاریخی ایران را بسازد. در این نمایشگاه شمار تابلوها بیشتر شدهاست و دورنمای «قلعه رودخان»، «ماسوله»، «تختجمشید» و «سرزمین رویایی» خود را ساخته است.
هنگام جنگ ایران و عراق شهر تکاب بمباران میشود مقصود کشاورز که آنزمان کودک بود، دچار سوختگی شدیدی میشود بهگونهای که امید زنده بودن برایش وجود نداشتهاست ولی امروز وی با پشتکار بالایی که دارد افزون بر پدید آوردن آفرینههای هنری، هم سنتور میسازد و هم مینوازد.
از آنجایی که امکانات کمتری در بیمارستان وجود دارد با هر چیزی مانند کارتونهای دارو میزهایی برای جای دادن آفرینهها (آثار) و ریسههایی برای آراستن تالار نمایشگاه ساختهاست.
هنرمند دیگری که با نوآوری و بهرهگیری از ابزار بیاتی کارخانهها آفرینههای زیبایی پدید آوردهاست، عظیم فاطمی کارمند بهداشت اسلامشهر و سرپرست مرکز بهداشت واوان است.
فاطمی تا کنون نزدیک به 15 آفرینه ساخته است که بیشتر به دوستان و خویشاوندان پیشکش داده است. وی در باره چگونگی ساخت آفرینههایش میگوید: «آفریدن اینگونه آفرینهها مانند سرودن چکامه است باید زمینهای باشد که دچار آن حالت شد و بتوان سروده را بر زبان آورد. در این هنر نیز چیزهای دور ریختی کنار همدیگر جای میگیرند و چیدمانی به آنها داده میشود تا کاربری دیگری پیدا کنند.»
خداداد الهوردی مسوول روابطعمومی مرکز درمانی سوده 30 سال کارمند وزارت ورزش بوده که در سال 82 بازنشست میشود و یکی از بنیانگذاران فدراسیون بیماران خاص است. آنزمان هاشمی رفسنجانی رییسجمهور وقت بود و بهانگیزه گرفتن بودجه لازم برای مرکز درمانی، فاطمه رفسنجانی به سرپرستی و الهوردی به دبیری این فدراسیون برگزیده شدند.
خداداد الهوردی کوشش میکند تا سختیهای کار برای کارکنان را کاسته و امید به زندگی در بیماران کانون درمانی سوده پدید آورد وی دراینباره گفت: «بیماران خاص هم نیاز به ورزش دارند و به دید من ورزش کمک به درمان و امید به زندگی است.
چند سالی دبیر ورزش شدم و چند سالی هم در هیات استان تهران بودم و توانستیم جایگاههای نیکی در ورزشهای تکی و گروهی بهدست آوریم. در مسابقات کشوری دارای جامهایی هستیم و در مسابقات جهانی هم بیماران پیوندی دارای جایگاههایی هستند.»
الهوردی ادامه داد: «سال 77 خورشیدی که هاشمیتبار سرپرست تربیت بدنی بود به وی پیشنهاد دادم دیداری از اسلامشهر هم داشته باشد زیرا قهرمانان ناشناخته بسیاری داشت و همانزمان وی طرح ساخت سالنهای ورزشی در سطح کشور داده بود که با رایزنی توانستیم چند سالن برای اسلامشهر بگیریم. پروردگار را سپاس که اسلامشهر تا امروز ادامه کار داده و توانسته قهرمانانی را پرورش دهد.»
الهوردی گفت که بخش ورزشی سوده هیچ بودجهای ندارد و با دهش نیکوکاران توانستهاند به نیکی سرپرستی کنند. هنگامی که بیماران دیالیزی یا تالاسمی یا … به شهرستانها میروند و همتایان خود را میبینند افسرده میشوند ولی ورزش به آنها روحیه میدهد چنانچه گاهی منجر به ازدواج هم میشود.
دو سال پیش که خبرنگاران امرداد به مرکز درمانی سوده رفتند، بنای مرکز درمانی در میان باغی زیبا و نه چندان بزرگ جای داشت ولی امسال با برجی تجاری روبهرو شدند.الهوردی از انگیزه این جابهجایی گفت: «هنگامی که سال 72 خورشیدی هاشمی رفسنجانی برای گشایش گاز واوان، به واوان آمد این بیمارستان نیز به دست وی گشایش یافت. زمین بیمارستان نزدیک به 6000 متر بود و فضای نیکی برای بیماران آماده کردهبودند چنانچه در ایران بالاترین شمار تخت بیمارستانی برای بیماران دیالیز داشت.
در این سالها انجمن کلیه ادعا میکرد زمین از آن وی است و ما هم دادخواه این بودیم که بیمارستان از آن ما است و پس از سالها کشمکش و دادگاه رفتنها، آنها توانستند مرکز درمانی را از ما بگیرند و ما وادار شدیم بدون درنگ به این برج تجاری جابهجا شویم تا کار درمان بیماران را ادامه دهیم.»
برج تجاری جایی بایسته و شایسته برای بیماران نیست و ممکن است چند سال دیگر دارنده (:صاحب) آن نیز خواهان بنای خود باشد. الهوردی گفت: «از آنجایی که دلنگران این موضوع هستیم با همیاری بسیاری از نیکوکاران توانستیم زمینی را خریداری کنیم تا در آینده بتوانیم بیمارستانی بسازیم تا مشکل جابهجایی نداشته باشیم.»
وی درباره چگونگی همیاری مردم به بیماران و بیمارستان گفت: «مردم نیکوکار میتوانند یا به تارنمای بیمارستان نگاه کنند و یا به اینجا آمده با آشنایی نزدیک بیماران دهش خود را پیشکش کنند.»
سرپرست روابطعمومی بیمارستان سوده از بیماران و چگونگی درمان آنان گفت: «ما روزی 180 بیمار دیالیزی در سه نوبت داریم و هر بیماری هفتهای سهبار بایستی دیالیز شود. هزینه هر بار 275 هزارتومان است که دولت تامین میکند زیرا برای بیماران بسیار سخت است و گاهی حتا هزینه آمدوشد را هم نمیتوانند بدهند؛ اگر کمک دولت نباشد بسیاری جان خود را از دست میدهند.
تهیه دارو برای بیماران سخت است اگرچه برخی داروها را بیمه میدهد و هزینه بسیار کمی از بیماران میگیرد. کسانی که پیوندی هستند بایستی پیدرپی دارو بخورند تا عضو جدیدی که وارد بدن شده، پس نزند و سیستمهای دفاعی بدن بالا رود.»
در زمانهای که بسیاری جنگ میآفرینند و برای بهدست آوردن ثروتی و چند روز زندگی بیشتر، آرامش را از مردم جهان میگیرند؛ کسانی هم هستند برای بخشیدن امید به مردمانی که با سختیها دستوپنجه نرم میکنند؛ آنان زندگی و شادیهای خود را با دیگرانی تقسیم میکنند. به گفته مولانا:
زندگی زیباست چشمی باز کن / گردشی در کوچه باغ راز کن
علت عاشق ز علتها جداست / عشق اسطرلاب اسرار خداست
من میان جسمها جان دیدهام / درد را افکنده درمان دیدهام
دیدهام بر شاخه احساسها / میتپد دل در شمیم یاسها
زندگی موسیقی گنجشکهاست / زندگی باغ تماشای خداست
گر تو را نور یقین پیدا شود / میتواند زشت هم زیبا شود
حال من، در شهر احساسم گم است / حال من، عشق تمام مردم است
با آینه و گلاب به میهمانان خوش آمدگویی میگفتند
با دسترسترین ابزار کوشش کردهاند مرکز درمانی سوده را بشناسانند
بخشی از دفتر شعر کشاورز که بیشتر سرودههای میهنی سروده است
به دلیل نبود امکانات با کارتنهای خالی میزهایی برای گذاشتن آفرینههای هنری آماده کرده بودند
تابلویی از آتشکده آذرگشسب
تابلویی از قلعه رودخان و سرزمین رویایی ساخته دست کشاورز
جایزههایی که بیماران دیالیزی در ورزش به دست آورده اند
امید محمودی از هنرمندان بیمارستان سوده
یکی از نقاشیهای محمد محمودی که آرزو دارد پویانمایی فوتبالیست ایرانی را بسازدتابلوی دروازهی تمدندورنمایی از پارسه (تخت جمشید)
سنتوری که کشاورز ساخته است
سمت راست: علی عزتی، یکی از هنرمندان سوده، عظیم فاطمی و مقصود کشاورز
کار دست یک بانوی هنرمندنقاشی یکی از بیماران خردسال دیالیزی
هنر دست یکی از بیماران
فرتور از مارال آریایی است.
0114