در دهههای سی، چهل و پنجاه اشتیاق برای جمع كردن آلبومهای تمبر خیلی زیاد بود. در بیشتر خانوادهها یك آلبوم تمبر قدیمی از آن دوران یا حتی دهه شصت باقی مانده است. اما این اشتیاق امروز كمكم به فراموشی سپرده شد، حتی نمیدانیم یك مجموعه تمبر باارزش و نفیس چه ویژگیهایی دارد و یا حتی شاید خیلی از ما سال به سال هم با دقت تمبر روی یك نامه را كه به دستمان رسیده یا میخواهیم برای كسی بفرستیم، نگاه نكنیم.
سرگذشت تمبر در ایران اما به سالهای خیلی دور برمیگردد، اولین تمبرهایی كه در ایران منتشر شد، اكنون از باارزشترین تمبرهای كلاسیك جهان به شمار میآیند و برای مجموعهدارهای حرفهای بسیار جذابند. خیلیها آروز دارند كه یكی از آنها به آلبومشان اضافه شود تا مجموعه نفیستری داشته باشند و تمبرهای شیر و خورشیدشان كامل شود.
بازی با تمبرها و نگهداری از آنها میتواند خیلی زیبا و دوستداشتنی باشد به شرط آنكه قواعد بازی را بلد باشید. یعنی بدانید كه به این سادگیها نمیشود هر دفتر تمبری را یك مجموعه خواند. «ویلیام هاروتیونیان»، مدیر انجمن تمبر ایران، از مجموعهداران تمبر و علاقهمندان به تمبرهای كلاسیك ایران یعنی تمبرهای شیر و خورشیدی است. وقتی گفتههای او را بخوانید متوجه میشوید كه یك تمبر چطور میتواند برای شما حكم یك سرزمین كوچك گمشده را بازی كند كه با پیدا كردن و گذاشتن هر قطعه در جایش، میتوانید دنیای خیالیتان را كامل كنید.
از تمبر زیاد شنیدهایم، اما شما بگویید، چه زمانی ایرانیها با تمبر آشنا شدند؟
داستان تمبر یك داستان مكتوب و مورد تایید همه كارشناسان نیست، اختلافنظرهای زیادی در این باره وجود دارد. خود ایرانیان اطلاعات جالب توجهی مكتوب نكردند. تعداد محدودی مقاله توسط انگلیسیها در سالهای 1923 تا 1926 میلادی درباره تمبر ایران نوشته شده و در مجله تمبرشناسی بریتانیا منتشر شدهاست كه تنها مدارك مستند تمبر ایران هستند. مطالعات بعدی اکثرا بر مبنای این مطالب انجام شده است. انگلیسیها به تمبر و تمبربازی علاقه داشتند به خصوص تمبرهای ایرانی كه قابلیت مجموعه كردن را دارند.
مگر تمبرهای ایران چه ویژگیای دارند؟
_ همه تمبرهای ایرانی برای مجموعهداران جالب نیستند، فقط تمبرهای شیر و خورشید كه اولین تمبرهای ایرانی محسوب میشوند، برای مجموعهدارها جالب هستند. تمبرهای بعدی که چاپ های غیررسمی و تقلبی زیاد دارند مورد توجه کمتری هستند.
چرا این تمبرها برای مجموعهدارها جالب هستند؟
ماجرا به این سادگیها و با گفتن یك یا دو كلمه تمام نمیشود و به ورود تمبر به ایران ارتباط دارد. حدود سال 1865 میلادی به دنبال سفر ناصرالدین شاه به فرنگ دولت ایران در صدد سفارش چاپ و طراحی تمبر بود. اولین طرح تمبرها، متعلق به شخصی به نام «ریستر» بودند. او فرانسوی بود بعد از اینكه متوجه شد، دولت ایران تصمیم دارد، برای پست نامه از تمبر استفاده كند، چند تمبر با نقش شیر و خورشید طراحی كرد و به ایران فرستاد. اما این تمبرها هرگز مورد تایید قرار نگرفت.
چرا مورد تایید قرار نگرفت؟
دلیل آن دقیقا مشخص نیست اما دولت ایران در پاسخ خود به ریستر اعتراض كرده بود كه چرا بدون اجازه رسمی دولت اقدام به چاپ تمبر کرده است و چرا شیر را به صورت نشسته ترسیم كرده است و ابهت لازم را ندارد. در صورتی كه این دلیل نمیتواند حقیقت داشته باشد، چون در همان زمان هم در بسیاری از مدالها و نشانهای قاجاری شیر به صورت نشسته تصویر میشد.
یعنی ریستر بدون اینكه سفارشی به او داده شود، این تمبرها را طراحی كرده بود؟
به نظر نمیآید كه این احتمال چندان قوی باشد. حتما مذاکراتی صورت گرفته است. اما هیچ صورت جلسه، نامه و یا مدركی باقی نمانده است كه این نكته را ثابت كند. با این حال به نظر نمیآید كه ریستر سرخود این تمبرها را طراحی كرده باشد. در همان نامه اعتراضآمیز، دولت ایران اعلام كرده بود كه شخصی به نام «بار» نمونههایی طراحی كرده كه مورد قبول واقع شده است.
پس اولین تمبرهای ایران نمونههای بار هستند.
بله. او براساس تمبرهایی كه در جهان چاپ میشد برای ایران هم تمبر طراحی كرد. آن زمان هر رنگی نشانه یك قیمت بود. مثلا بنفش نازلترین قیمت تمبر در هر كشوری به شمار میآمد.
بار برای چهار قیمت یك، دو، چهار و هشت شاهی تمبر طراحی كرد. بهای ارقام در چهارگوشه تمبر به فارسی نوشته شده بود و در دایره وسط شیری ایستاده جلوی خورشید با شمشیری در دست قرار داشت.
خوب نكته جالب این تمبرها كجاست؟
بار، برای هر رقم 5 قالب درست كرد. طبیعتا چون قالبها را با دست ساخته بود خطوط طرح آنها تا اندازهای با هم تفاوت دارند که قابل تشخیص هستند. بعدها تفاوت تمبرهایی كه از روی آنها ساخته شده بودند مشخص شدند و همین مساله باعث شد، مجموعهدارهای تمبر به دنبال جمع كردن همه نمونهها باشند.
مگر تمبرهای ایرانی چه تنوعی دارند؟
بار قالبهای یك شاهی را در كنار هم، قالبهای دوشاهی را كنار هم و به همین ترتیب چهار و هشت شاهی را هم كنار هم گذاشت و آنها را در یك قالب بست. در ردیف اول یك شاهیها؛ دوم دوشاهی، سوم هشتشاهی و چهارم چهارشاهی. اینكه چرا اول هشت شاهی را گذاشت و بعد چهارشاهی معلوم نیست.
آنها را روی كاغذهای بزرگ در كنار هم چاپ كرد. یعنی در هر ورق بیست عدد تمبر با قیمتهای مختلف گذاشت. چون كاغذها بزرگ بود 20 تمبر در نصف آن جا میشد، بعد از چاپ، كاغذ را برمیگرداندند و آن طرف هم 20 تمبر معكوس همانها چاپ میكردند. یعنی قالب اول یك شاهی این بار زیر قالب پنجم یك شاهی چاپ میشد.
بار تعدادی از این تمبرها را در چهار رنگ مختلف چاپ كرد و به ایران فرستاد بعضی از این ورقهها باقیمانده است اما نه به صورت كامل. یكی از جذابیتهای این تمبرها برای مجموعهدارها این است كه بگردند و تمبرهای كم شده در ورق را پیدا كنند و سر جای خود بگذارند. مثلا دومین کلیشه تمبر چهارشاهیها كه در رنگ نارنجی چاپ شده است. بعضی از این 20 تمبر بسیار كمیاب هستند و بعضیها بیشترند، همین باعث میشود قیمت تمبرهای نمونه بار متفاوت باشند.
مثلا چه قیمتهایی دارند؟
تا زمانی كه تمبری برای فروش گذاشته نشود نمیتوان روی آن قیمت قطعی گذاشت.
چون ممكن است همان لحظه كه میخواهی تمبری را بفروشی، یكی دیگر هم از همان نمونه و همان رنگ بخواهد تمبرش را بفروشد یا مشتری كم و زیاد باشد. مثلا چند سال پیش از یكی از نمونههای بار، تعدادی تمبر وارد بازار شد و مجموعهداری تمبرهایش را فروخت. این تمبرها آنقدر تاثیر داشت كه قیمت تمبرهای آن نمونه را پایین آورد. تمبری كه تا ده سال پیش از آن بیست هزار تومان هم فروخته میشد، دیگر به قیمت 5 هزار تومان هم خریدار نداشت.
بعد از اینكه بار، تمبرهایش را به ایران فرستاد اتفاق جالب دیگری نیفتاد؟
بار از هر 5 قالبی كه برای هر قیمت طراحی كرده بود، یك نمونه را برداشت. یعنی از نمونه یك شاهی قالب اول، نمونه دو شاهی قالب دوم، نمونه هشت شاهی قالب سوم و از نمونه چهارشاهی قالب چهارم را برداشت و از هر رقم چهار کلیشه به ایران فرستاد.
از این نمونه ها اولین سری رسمی تمبرهای ایران معروف به سری باقری چاپ شده اند بین سال 70 _ 1868 میلادی بعد از اینكه این تمبرها در تیراژ لازم چاپ میشدند آنها را میبریدند، به دستههای صدتایی تقسیم میكردند و روی تمبر رویی کلمه «یك صد عدد» نوشته می شد. از این تمبرها هم تعدادی باقی مانده است كه این مساله را ثابت میكند. اما نكته جالب اینجاست كه در ایران وقتی خواستند تمبرها را چاپ كنند هر نمونه قیمت را به صورت بلوك كنار هم گذاشتند یعنی یك شاهیها را به صورت دو در دو كنار هم قرار دادند. از نمونه بلوک کامل یک شاهی 2 نمونه باقی مانده است.
پس در حقیقت جذابیت مجموعههای تمبر به جای این معماها و بازیهاست.
بله و چون تمبرهای ایران با دست چاپ میشد از این جذابیتها و معماها زیاد دارد. حالا تغییر كاغذ، رنگهای كاغذها، رنگ چاپ و غیره را هم اضافه كنید.
و بعد چه اتفاقی افتاد.
مشكل تمبرهای سری اول باقری، این بود كه حروف انگلیسی برای قیمت نداشت. در چاپ دوم، زیر شكم شیر به انگلیسی قیمت تمبرها را اضافه كردند و چون این كار باز هم با دست روی قالبها انجام شد، به تفاوتها اضافه كرد. البته دیدن این تفاوتها نیاز به دقت دارد و اگرچه كسانی كه در كار جمع كردن تمبر هستند، این تفاوتهای جزیی را به راحتی میبینند.
چرا سری اول تمبرهای شیر و خورشیدی به سری باقری شهرت دارند؟
هیچ دلیل منطقیای وجود ندارد. این هم از همان نكات مبهم چاپ تمبر در ایران است. ما در آن دوره نه چاپخانهای به نام باقری داشتیم، نه شخصی به این اسم، نه خیابان و نه پستخانهای.
تنها حدسی كه میزنم، این است كه تمبرهای بار كه توسط فرانسویها وارد ایران شد، با همان لهجه فرانسوی خوانده میشد یعنی «ر» آن بین «ق» و «ر» تلفظ میكردند و ایرانیها چون نمیتوانستند آن را راحت ادا كنند، به آن باقری گفتند.
حتما بعد از اینكه عددها به لاتین زیر شكم شیر نوشته شد، باز هم نمونههای جذاب دیگری برای مجموعهدارها بود.
بله. جالبتر اینجا بود كه این بار قالبها را به صورت بلوك نبستند، به صورت ردیفی در كنار هم قرار دادند و هر بار كه آنها را باز میكردند تا جوهرشان را پاك كنند، جای قالبها جابهجا میشد و ترکیب های جدیدی به وجود میآمد. مثلا قالب A یك بار در كنار B بود، یك بار در كنار D . مرحوم دكتر دادخواه از مجموعهداران تمبر ایرانی است كه تحقیقات زیادی درباره تمبرهای شیر و خورشید انجام داد و انواع مختلف آنها را شناسایی كرد. او زحمت زیادی برای شناسایی تمبرهای ایرانی كشید و هنوز هم بعد از سالها، نمونههایی پیدا نشده كه به نمونههای شناسایی شده او اضافه شود. او اطلاعاتش را در سال 1339 در كتابی با تیراژ 100 نسخه به نام تمبرهای اولیه شیر و خورشید ایران چاپ كرد. در آن كتاب علاوه بر اطلاعات تمبرهای شیر و خورشید، تعداد سریها و تمبرهایی كه در مجموعههای مختلف بود نیز آورده شده است. به دومین سری كه به صورت ردیفی كنار هم چاپ شده بود، سری «كاردی» میگفتند. چون بین این تمبرها را با كارد یا ابزار تیزی سوراخسوراخ كرده بودند تا راحت از هم جدا شود. این تمبرها در سال 1875 چاپ شده اند.
گفتید بعد از هر بار پاك كردن، قالبها متفاوت از دفعه گذشته كنار هم قرار میگرفت. در سری قبل كه بلوكی چاپ میشد این اتفاق نیفتاده بود؟
احتمالا افتاده، اما چون فقط دو نمونه بلوك از هم جدا نشده از تمبرهای سری باقری مانده، نمیتوان نظر قطعی داد.
این نمونهها كجاست؟
یك مجموعهدار اسراییلی كه نام «یوسف حَكْمی» مجموعه نفیسی از تمبرهای ایران دارد. مجموعه تمبرهای شیر و خورشید او در سال 1999 میلادی در نمایشگاه تمبر جهانی استامبول برنده جایزه «گراند پری» شد كه بهترین جایزه تمبر است. 3 كلكسیون از نمونههای شیر و خورشید تا به حال جوایز گراندپری را گرفتهاند.
هر كسی كه بتواند تكههای بیشتری را جور و مرتب كند مجموعهاش نفیستر میشود و تمبرهای شیر و خورشید چون تغییرات زیادی داشتهاند، کلکسیون بسیار متنوعی هستند.
تمبرهای شیر و خورشید چند سال چاپ شد؟
حدود سه سال. البته بعد از سری کاردی تا آخر 1878 میلادی.
و تمام این اتفاقات طی همین سال ها افتاد؟
بله و بعد از آن، نوبت اولین تمبرهای تصویری ایران رسید كه تصویر ناصرالدین شاه را دارد.
به غیر از تمبرهای شیر و خورشید، چیز دیگری هم هست كه مورد توجه مجموعهدارها باشد.
بله پاكتهای پستی آن دوره هم جذابیت زیادی دارد. پاكتهایی كه تمبر آنها با ضربدر كشیدن روی آن باطل شده است. چون اول استفاده از تمبر مرسوم شد و بعد مهر ابطال مورد استفاده قرار گرفت. حتی پاكتهایی كه قبل از ورود تمبر با پرداخت پول به مقصد میرفت، هم برای مجموعهدارها جذاب است، بسیاری از آنها این پاكتها را جمع میكنند. اما چون نمونههای تمبر خورده آنها تقلبی دارد، نمیتوان به راحتی به آن اعتماد كرد.
گاهی تمبرهای سری باقری را روی پاكتهای آن دوران میچسبانند و یك ضربدر هم روی آن میكشند. هر دوی آنها قدیمی است اما اصالت ندارد. وقتی تقلبها شروع شد این پاكتها از ارزش افتاد و قیمتشان كم شد. پاکت های سری کاردی به بعد در صورت اصالت بسیار کمیاب و باارزش هستند.
باز هم موارد دیگری هست كه تمبرهای شیر و خورشید را باارزش كند؟
هر چیزی كه تمبر را متفاوت و منحصر به فرد كند به ارزش آن میافزاید. مثلا اگر گوشهای از آن چاپ نشود. یا در تمبرهای شیر و خورشید گاهی كاغذهای تمبر كه خراب میشد آن را پشت و رو میكردند و دوباره پشت آن را تمبر چاپ میكردند. چند نمونه هم از این تمبرهای چاپ دورو باقی مانده است. این ها تمبر شما را استثنایی میكند.
فكر میكنم اگر این داستان را دیگران هم شنیده بودند حتما به این بازی تمبرها و مجموعهداری علاقهمند میشدند.
ارزش هر چیزی به اطلاعاتی است كه از آن داریم. شاید باارزشترین اشیا دنیا اگر آگاهی و اطلاعی درباره آن نداشته باشیم، در نظرمان بیمقدار باشد. اما زمانی كه حتی یك جمله از آن میشنویم برایمان مهم میشود. شاید تمبر شیر و خورشید تا امروز برای شما فقط یك تمبر بود و اگر گوشه خیابان هم میافتاد اهمیتی برای شما نداشت. اما قطعا از امروز به بعد چنین نخواهد بود. اطلاعات است كه ارزش هر چیزی را در نظر شما بالا و پایین میبرد.
*برگرفته از هفتهنامهی امرداد، شماره 115،سال پنجم، 20 تیرماه 1384