نسیم باد نوروزی بار دیگر چراغ دل دوستداران فرهنگ ایرانی را برافروخته است. نوروز، این جشن بزرگ پارسی، بیگمان یکی از باشکوهترین آیینهای مردمان جهان است چرا که این آیین کهن، همزمان است با زیباترین هنگامه سال یعنی پایان سرما و بیبری طبیعت و آغاز شکوفایی دشت و دمن. نوروز سالیان سال استوار و تنیده در گذر غبار و تنشهایی که بر این سرزمین روا شده هنوز پایدار مانده تا بزرگی ایران زمین استوار به جا بماند.
یکی از نمودهای این آیین و فرهنگ ملی، از دریچه ادبیات و هنر است که سینهبه سینه و نقل به نقل میتواند به نسلهای آینده برسد. نوروز در میان سرایندگان گذشته این مرز و بوم جایگاه ویژهای داشته است.
استاد سخن سعدی در وصف بهار و نوروز اینگونه سروده است:
برآمد باد صبح و بوی نوروز
به کام دوستان و بخت پیروز
یا حکیم عمرخیام گفته است:
بر چهره گل نسیم نوروز خوش است
بر طرف چمن روی دلافروز خوش است
حافظ نیز با سروده نامورش درباره نوروز، دلبستگی خود را به زیبایی به این آیین باشکوه آشکار کرده است:
زکوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
در آغاز سدههای كنونی نیز با توجه به دگرگونیهای جامعه ایران سرایش ترانههای نوروزی با سرایندگانی چون عارف و بهار گسترده بوده است. «بهار دلکش» از ملکالشعرای بهار، با صدای محمدرضا شجریان هنوز از به یاد ماندنیترین تصنیفهای ایرانی است. «ترانه بهاری» بیژن ترقی که استاد بنان، آن را با صدای دلنشین خود خوانده برای سالیان پیوسته از به یادماندنیترین ترانهها و آوازهای این دیار بوده و هست (تا بهار دلنشین آمده سوی چمن، ای بهار آرزو بر سرم سایه فکن). اگر بخواهیم از ترانههای بهاری و نوروزی سخنی بگوییم، نمیتوان از ترانه روانشاد اسماعیل نواب صفا که با بازخوانی نادر گلچین به اجرا درآمده است بگذریم:
آمد نوبهار، طی شد هجر یار
مطرب نی بزن، ساقی می بیار
در واکاوی ترانههای نوروزی در روزگار كنونی به آشکار دیده میشود که دیگر به مانندگذشته، ترانهها، تصنیفها و سرودههای فاخری در وصف بهار از سوی سرایندگان، ترانهسرایان و خوانندگان شنیده و خوانده نمیشود.
عبدالجبار کاکایی، شاعر و ترانهسرا در اینباره، باور دارد که دوره دگرگونی موسیقی و ترانهسرایی در یکصد سال كنونی، به ویژه پس از مشروطه چندان همراه با آرامش نبوده است. وی در اینباره میگوید: فراز و فرودهای سیاسی و اجتماعی باعث شده است تا بیشتر کارهای موسیقایی به مسایل و روابط اجتماعی کشیده شده، پرداختن به مسایل و موضوعهای ملی چون نوروز و بهار، به دست فراموشی سپرده شود. وی در دنباله میافزاید: البته نمیتوانیم بگوییم که شعر، ترانه و تصنیف ماندگاری در این روزگار و یا پس از آن ارایه نشده است. ولی سطح تولید آنها چه از دید کمی و یا کیفی با روزگاری مانند پیش از آغاز دهه 30، سنجشپذیر نیست.
هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی که برای نخستین بار به كوشش مرکز موسیقی حوزه هنری، آلبوم موسیقی نواحی ایران با موضوع نوروز و بهار ایرانی را منتشر كرده است، باور دارد که با توجه به این که آیین نوروزی، چندی است که جهانی شده، اما در انتقال این فرهنگ زیبای نوروزی کمکاریهایی شده است. وی میافزاید: یکی از راههای پایداری فرهنگ نوروز، آفرینش موسیقی نوروزی است. باید گفت که امروزه بار بیشتر موسیقی نوروزی ما بر دوش موسیقی فولکلور و نواحی است. موسیقی نواحی چندی است که از فراموشی بیرون آمده و جهانیان آرام آرام با نوای روحبخش موسیقی نواحی در حال آشنایی هستند. با انتشار آلبوم «نوروز و بهار ایرانی» که نزدیك به 25 دقیقه از این کار نیز به یونسکو فرستاده شده است گام بسیار خوبی در راستای شناساندن موسیقی نوروزی برداشته شده است. هوشنگ جاوید، همچنین درباره کار نوروزی خود، «نوروز و بهار ایرانی»، گفت: این آلبوم برآیند پژوهشهای میدانی و 30 ساله، از موسیقی نواحی و نوروزی جاهای گوناگون ایران است که کوشیدهام، از همه شهرهای کشور، آثاری درباره نوروز را داشته باشم.
ناصر مسعودی، خواننده نامور کشور که آثار ماندگاری از او به فارسی و گیلکی بر جای مانده است نیز باور دارد که یکی از شوندها(:دلایل) نبود کارهای فاخر ملی در روزگار كنونی، نبود پیوستگی و همدلی میان آهنگساز، ترانهسرا و خواننده است؛ گزینهای که در گذشته میان دستاندرکاران موسیقی به خوبی جریان داشته است. وی در اینباره گفت: موسیقی یک کار گروهی است که با هماهنگی این سه عنصر، میتوانیم یک کار زیبا و اثرگذار داشته باشیم. مسعودی نبود دلسوزی و دلنگرانی و همچنین اثراتی که زندگی مدرن بر زندگی افراد گذاشته است را از بزرگترین شوندهای آفریده نشدن آثار چشمگیر به مانند گذشته، برخواند. وی در اینباره گفت: کارهای بسیاری تولید و شنیده میشود اما آن تاثیری که تصنیفها و ترانههای پیشین داشتهاند را نمیتوان در آثار امروزی دید. این خواننده نامآشنا، همچنین به آهنگهای نوروزی و بهاری خود اشاره کرده و گفت: قدیمیترین آهنگ بهاری من «بنفشه گل» است که شعر آن را بهمن فرخی سروده است و من این آهنگ را در پایان دهه ۳۰ در رشت اجرا کردهام. همچنین آهنگ «تی عید ترا مبارک»نیز یکی دیگر از آهنگهای من درباره نوروز و بهار است. مسعودی در پایان ابراز امیدواری کرد که اسباب همدلی در موسیقی بیش از پیش فراهم شده، موسیقی ما روزگار بهتری را در پیش بگیرد.