«شیرین» نام ارمنی همسر خسروپرویز (شاه ساسانی) است که به زیبایی شهرت داشته و فرهاد نیز عاشق و شیفتهی وی بود. داستان خسرو و شیرین از داستانهای استورهای در فرهنگ ایرانی و در پیوند با روایتهای پیش از اسلام و دوران پایانی دودمان ساسانی است که در کتابهایی مانند «المحاسن و الاضداد» جاحظ، «غرر اخبار ملوکالفرس» ثعالبی و تاریخ بلعمی آمده است. در این روایتها شیرین کنیزکی ارمنی در عهد «هرمز» است که خسرو با او نرد عشق میبازد و بعدها از زنان نامور حرمسرای خسرو میشود. شیرین همچنین شخصیت اصلی یکی از نامورترین داستانهای تغزلی و استورهای در فرهنگ ایرانی به شمار میآید (یوسفی، 1369: 178).
شیرین در فرهنگ ایرانی نماد عشق قهرمانانه و شورانگیز زمینی است. «نظامی» در منظومهای با نام «خسرو و شیرین» که بعدها شاعرانی مانند «امیر خسرو دهلوی»، «هاتفی»، «وحشی بافقی»، «عرفی شیرازی»، «وصال شیرازی» و … از آن الگوبرداری کردند. برتری عشق بر کامرانی، حضور شیرین را بر سراسر داستان حاکم میکند و به بیان عشق پاک و پاکدامنی و وفاداری او میپردازد. شیرین به رغم برتریهای مادی خسرو، وی را تحت تاثیر بزرگی مینُوی و اخلاقی خود قرار میدهد و بر خودکامگیهای او پیروز میشود (زرینکوب، 1379: 108).
شیرین زن آرمانی در سرودههای نظامی است و همهی ویژگیهای دلخواه او را دارد. نظامی در وجود شیرین همسر درگذشتهی خود، «آفاق» را میبیند و در پایان روایت خسرو و شیرین به او و ویژگیهای شیرینگونهاش یعنی زیبایی، خردمندی، پاکدامنی، وفاداری و مرگ در جوانی اشاره کرده است و در توضیح نام او میآورد:
«شنیدم نام او شیرین از آن بود/ که در گفتن عجب شیرین زبان بود» (نامورمطلق، 1394: 212).
شیرین در عشق زنی پویا است. دشواریها را به جان میخرد و پس از شنیدن وصف خسرو و دیدن چهرهاش، به او دل میبندد. یکی از ویژگیهای شیرین خویشتنداری و پاکدامنی است که با وجود آزادی بر خواهشهای دل پا مینهد و تسلیم نفس خسرو نمیشود و به او میگوید که پیرو آیین و سنت با او ازدواج میکند و استواری او بر باورهایش خسرو را وادار به پیروی از خواستههای شیرین میکند و به زنی معشوق و پویا نامور میشود بهگونهای که یاد عشق پاک او تا به امروز حفظ شده است.
یارینامه:
زرینکوب، عبدالحسین، 1379، با کاروان حله، تهران، انتشارات علمی
نامورمطلق، بهمن، 1394، نمادهای ایرانی، تهران، نشر شهر
یوسفی، غلامحسین، 1369، چشمهی روشن، تهران، انتشارات علمی